همانطور که گفتیم لفظ «ملکوت» در چهار آیه از قرآن کریم تکرار شده است. برای اینکه بدانیم آیا موارد کاربرد ملکوت در چهار آیه ی متفاوت محتمل بر معانی متعدد این کلمه است یا اینکه همه ی آیات مذکوراز یک موضوع واحد سخن می گویند و هر یک جنبه ای از آن را در بر دارند باید به هر آیه و تفاسیر آن بصورت مجزا از یکدیگر بپردازیم تا در نتیجه معنا و مفهوم رسانده شده ی ملکوت را با توجه به موارد استعمال آن از سوی قرآن جمع بندی نماییم.

وَ کَذلِکَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ولیکون من الموقنین
و این چنین به ابراهیم ملکوت آسمانها و زمین را نمایاندیم تا از یقین کنندگان باشد

قاموس و معجم الوسیط در بیان ملکوت این چنین نوشته اند که - عالم ملکوت، عالم اسرار و نظم و شگفتىها و جهان غیب است.
در تفاسیر ذیل این آیات شریف نیز به مضامینی نزدیک به آنچه در این دو معجم لغوی آمده است بر می خوریم. مثلا در تفسیر نمونه نوشته است ملکوت در اصل از ریشه ((ملک )) (بر وزن حکم ) به معنى ((حکومت و مالکیت است ، و ((و)) و ((ت )) براى تاءکید و مبالغه به آن اضافه شده بنابراین منظور از آن در اینجا حکومت مطلقه خداوند بر سراسر عالم هستى(عالم ماده و غیب) است .
(قرآن)آنها(یعنی کافران) را به مطالعه عالم هستى ، آسمانها و زمین ، دعوت مى کند و مى گوید: آیا در حکومت آسمانها و زمین و مخلوقاتى که خدا آفریده از روى دقت و فکر نظر نیفکندند تا بدانند این عالم وسیع آفرینش با این نظام حیرت انگیز بیهوده آفریده نشده و هدفى براى آن بوده است ، و دعوت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) در حقیقت دنباله همان هدف آفرینش ، یعنى تکامل و تربیت انسان است .
نظر افکندن در نظام شگرف این عالم هستى که پهنه ملک و حکومت خدا است ، هم نیروى خدا پرستى و ایمان به حق را تقویت مى کند، و هم روشنگر وجود یک هدف مهم در این عالم بزرگ و منظم است ، و در هر دو صورت ، انسان را به جستجوى نماینده خدا و رحمتى که بتواند هدف آفرینش را پیاده کند مى فرستد.

مجمع البیان نیز می گوید («ملکوت»: به مفهوم حکومت و فرمانروایى گسترده است.


اَوَلَمْ یَنْظُرُوا فى مَلَکُوتِ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ وَما خَلَقَ الله مِنْ شَىْ ءٍ 
و آیا این شرگ گرایان درباره شگفتى هاى آسمان ها و زمین و پدیده هاى گوناگونى که در آنها پراکنده اند و همه آنچه خدا آفریده است نمی اندیشند، تا دریابند که جهان را با همه پدیده هاى زیباو بهت آورش آفریدگار و تدبیر گرى توانا و فرزانه است؟!


روشن است که کران تا کران هستى، از ناچیزترین ذرّات تا عظیم ترین کهکشان ها و تمامى پدیده هاى رنگارنگ، رساترین دلیل و برهان بر وجود آفریدگار آنها و یکتایى و اقتدار و عظمت وصف ناپذیر او است.

و در تفسیر تبیان شیخ طوسی چنین آمده است:
المعنى اناکنا نری ابراهیم ملکوت السماوات والارض والحوادث الدالة على أن الله مالک لها، ولکل شئ بنفسه، لا یملکه سواه، فأجرى الملکوت على المملوک الذی هو فی السماوات والارض مجازا. وقوله " ولیکون من الموقنین " أی اریناه ملکوت السماوات لیستدل به على الله ولیکون من الموقنین أن الله هو خالق ذلک والمالک له. والموقن هو العالم الذی یتیقن الشئ بعدأن لم یکن مثبتا، ولهذا لا یوصف تعالى بأنه متیقن کما یوصف بأنه عالم، لانه تعالى عالم بها فیما لم یزل.
" أولم ینظروا " ومعناه یفکروا " فی ملکوت السماوات والارض " وعجیب صنعهما فینظروا فیهما نظر مستدل معتبر، فیعرفون بما یرون من اقامة السماوات والارض مع عظم أجسامهما وثقلهما على غیر عمدو تسکینها من غیر آ لة فیستدلوا بذلک على انه خالقها ومالکها وأنه لا یشبهها ولا تشبهه. وقوله " وما خلق الله من شئ " یعنی وینظروا فیما خلق الله تعالى من اصناف خلقه فیستدلوا بذلک على انه تعالى خالق جمیع الاجسام وأنه أولى بالالهیة من الاجسام المحدثة.

قُلْ مَن بِیَدِهِ مَلَکُوت کلِّ شىْءٍ وَ هُوَ یجِیرُ وَ لا یجَارُ عَلَیْهِ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ
انّما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون فسبحان الذى بیده ملکوت کل شى ء

علامه طباطبایی بیش از سایرین به توضیح ملکوت پرداخته است و چنانچه در تفسیر آیات قرآن ملکوت را توضیح داده و با آیات همجوار تطبیق می نماید.
- ملکوت آسمانها یعنى مالکیّت مطلق و حقیقى خداوند نسبت به آنها و مشاهده ملکوت یعنى مشاهده اشیاء از جهت انتساب آنها با خداوند. دید ملکوتى یعنى درک توحید در هستى و باطل بودن شرک. 
خداى تعالى ملکوت خودش را تفسیر کرده و فرموده : ((انّما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون فسبحان الذى بیده ملکوت کل شى ء))
پس ملکوت هر چیزى این است که از امر خدا و به کلمه ((کن )) هستى یابد. و به عبارت دیگر ملکوت هر چیزى وجود او است به ایجاد خداى تعالى .
پس ((بودن ملکوت هر چیز به دست خدا)) کنایه استعارى است از اینکه ایجاد هر موجودى که بتوان کلمه ((شى ء)) - چیز را بر آن اطلاق نمود مختص به خداى تعالى است ، همچنان که فرموده : ((اللّه خالق کل شى ء)) پس ملک خدا محیط به هر چیز است و نفوذ امرش و ممضى بودن حکمش بر هر چیزى ثابت است .
ملکوت در عرف قرآن و بطورى که از آیه ی انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون ، فسبحان الذى بیده ملکوت کل شى ء استفاده مى شود عبارت است از باطن و آن طرف هر چیز که بسوى پروردگار متعال است ، و نظر کردن به این طرف با یقین ملازم است ، همچنانکه از آیه و کذلک نرى ابراهیم ملکوت السموات و الارض و لیکون من الموقنین این تلازم به خوبى استفاده مى شود.
پس غرض از این آیه توبیخ آنان در اعراض و انصراف از وجه ملکوتى اشیاء است که چرا فراموش کردند و در آن نظر نینداختند تا برایشان روشن شود که آنچه را که رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) بسوى آن دعوتشان مى کند حق است. و اینکه فرمود و ما خلق الله من شى ء عطف است بر محل سماوات ، و کلمه من شى ء بیان مى کند ما ى موصوله را، و معناى آیه این است که : 
چرا در خلقت آسمانها و زمین و هر چیز دیگرى از مخلوقات خدا نظر نکردند؟ و باید نظر کنند، اما نه از آن طرف که برابر اشیاء است ، و نتیجه تفکر در آن علم به خواص طبیعى آنها است ، بلکه از آن طرف که برابر خداست ، و تفکر در آن آدمى را به این نتیجه مى رساند که وجود این موجودات مستقل به ذات نیست ، بلکه وابسته بغیر و محتاج به پروردگارى است که امر هر چیزى را او اداره مى کند و آن پروردگار رب العالمین است
تفسیر شریف لاهیجی _ گفته‌اند ‌که‌ مَلَکُوت‌ُ کُل‌ِّ شَی‌ءٍ ‌آن‌ چیزیست‌ ‌که‌ ‌آن‌ شی‌ء قایم‌ بآن‌ ‌باشد‌ وَ إِلَیه‌ِ تُرجَعُون‌َ و بسوی‌ جزای‌ ‌او‌ بازگردانیده‌ خواهید شد
تفسیر نورالثقلین. -ابراهیم با دیدن ملکوت آسمانها و زمین، بیشتر با سنّت، خلقت، حکمت و ربوبیّت الهى آشنا شد. به فرمودهى امام باقر علیه السلام خداوند به چشم ابراهیمعلیه السلام، قدرت و نورى بخشید که عمق آسمانها و عرش و زمین را مشاهده میکرد.

با ملکوتیسم همراه باشید.