ملکوتیسم

خاطرات یک فیلسوف در راه شناخت جهان

۱۶ مطلب توسط «سید محمد دانش» ثبت شده است

من - خدا - خدا - من

تا الان فهمیدیم که موجود دیگری که نفس را بوجود آورده وجود دارد...

حال باید پرسید آن موجود کیست؟و او از کجا آمده است؟

در جواب باید گفت میدانیم او دو ویژگی دارد اول اینکه او وجود دارد دوم اینکه او خالق نفس ماست.

حال برای بررسی این که خالق نفس از کجا آمده است همان سه احتمالی که برای (نفس ما) طرح شد اینجا نیز مطرح می شود.

یعنی موجود دوم یا خودش خود را بوجود آورده، یا موجود دیگری او را آفریده و یا ازلی است.(ازلی یعنی اینکه از ابتدا بوده است)

1- خود آفرینشی)  اگر چه در رد احتمال اول- یعنی خود آفرینشی - درباره ی نفس از صفت ناتوانی و جهل استفاده شد اما در مورد موجود دوم نه تنها دلیلی بر ناتوانی و ضعف او نداریم بلکه اساسا خلق شدن مخلوق بوسیله ی خودش هر چند قدرتمند باشد نا ممکن است زیرا مثل این است که بپرسیم در ابتدا او خالق خود بوده یا مخلوق خود؛ و وقتی نبوده چطور اراده کرده که خود را بیافریند؛ یا وقتی وجود نداشته با چه انگیزه و هدفی دست به خلقت خود زده است.

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید محمد دانش

من از کجا آمده ام؟؟؟؟

"من هستم.."

من هستم! تنها گزاره ای است که نمی توانم کذب آن را ثابت کنم یا لااقل تصدیق آن نیاز به دلیل ندارد زیرا با تمام وجود خود را بعنوان حقیقتی واقعی درک می کنم.

بعد از آن باید بپرسم من کی هستم؛از کجا آمدم ؛و چطور هست شدم؟

اینها اصلی ترین سوالاتی است که بلافاصله به ذهنی که تا به اینجا بدنبال واقعیت جلو آمده می رسد.


این که من کی هستم سوالی است که جواب آن ممتنع است زیرا کاملا می دانم که نمی دانم کی هستم و در اینجا نام ,نام خانوادگی یا نسب و ...امثال اینها کاربردی ندارد.

سوال دوم(اینکه از کجا آمده ام) گویا مهمتر از سوال اول است چون دست کم می توان احتمالاتی را بر آن بنا کرد.احتمالاتی که یقینا یکی از آنها جواب صحیح خواهد بود!

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید محمد دانش

کوژیتوی دکارت، اولین گام برای کشف واقعیت

قبلا گفتیم برای کشف جهان واقع باید از ابتدای مسیر شروع کرد اما سؤال اینجاست که منظور از ابتدای مسیر دقیقا چیست؟!

 

منظور از مسیر؛همان راهی است که از اولین لحظه ی موجود شدنمان برای درک جهان طی کرده ایم و منظور از ابتدای آن اولین بنیادی است که دیگر ارکان جهان و معلومات خود را بر آن بنا نهاده ایم.

 

 

با بیانی ساده تر یعنی اینکه برای کشف درست، باید از همانجایی شروع کرد که یقین داریم تصویر ما از واقعیت بر واقعیت منطبق است و جای پای محکمی برای از سر چیدن معلومات صحیح خود، در اختیار داریم.

 

 

 

خب مسئله چندان ساده نیست زیرا ما نمی توانیم یقین کنیم که در جهانی که دلیلی بر واقعی بودن آن نداریم و ممکن است فقط صدا، تصویر و محسوساتی متشکل از اطلاعات باشد چه چیزی واقعی است؟!
 

 

 

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید محمد دانش

چه چیزی ثابت می کند ما در واقعیت زندگی می کنیم نه در تصورات ذهنی؟

به راستی اگر زندگی ما در حالی که جهانی موجود نیست و تنها از طریق القای اطلاعات به منبع ادراک ما صورت می پذیرد، چه راهی برای تشخیص اینکه جهانی پیش رو نیست و هر آنچه می بینیم و درک می کنیم گردآب ساختگی پالسهای الکتریکی در مغز ماست خواهیم داشت؟!

مگر همین محسوساتی که در حال حاضر دنیای ما را شکل داده اند چیزی جز پالسهای الکتریکی بین نورون های مغز است؟!

 

شاید چیزی که درک این مطلب را برای کسانی که برای اولین بار به آن می اندیشند دشوار می کند این است که جهانی به این قانونمندی و نظم پذیری نمی تواند یک سراب و یا یک خواب باشد.

بله درست است نظم و قانونمندی دنیای ما انکار نشدنی است؛ اما مگر وقتی در خواب عمیقی فرو رفته ایم و دنیای خواب را با تمام قوانین عجیبش منطقی پنداشتیم آیا از خود پرسیده ایم که چگونه می بینیم و می شنویم در حالیکه چشم و گوش بسته اند و راه می رویم و فعالیت می کنیم در حالیکه بدن فلج و بی حس است؟!

در خواب ،زندگی می کنیم خوشحال می شویم یا از شدت ناراحتی به گریه می افتیم بعضی وقتها هم از شدت ترس و وحشت فریاد می کشیم یا وقتی از بلندی می افتیم آنقدر باور پذیر است که بدنمان سخت تکان می خورد.

همه ی اینها در خواب صورت می گیرد و اگر باور داشتیم که فقط خواب می بینیم هرگز در خواب نه می ترسیدیم و نه ناراحت یا سرگشته می شدیم.

شاید همانطور که در خواب، منطق مختص به عالم رویا ما را به چیزی مشکوک نمی کند، منطقی که در بیداری است هم اجازه ی شک به واقعی نبودن دنیای محسوس را به ما نمی دهد.

ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید محمد دانش

جهانِ ما واقعی است یا خیالی؟!

هر چیزی که در جهان ما دیدنی است فقط با چشم دیده می شود و چشم چیزی نیست جز دو غده ی بیضی شکل که از چربی اشباع شده و کارش این است که نوری که از محیط دریافت می کند را به پشت چشم و روی پرده ای به نام شبکیه منتقل کند.

نور که با خود صفاتی همچون زاویه ی تابش،رنگ و یا فاصله را حمل می کند پس از دریافت شدن بوسیله ی سلولهای شبکیه به اطلاعاتی از جنس الکتریسیته ی خیلی ضعیف تبدیل شده و از طریق رشته های عصبی به مغز فرستاده می شوند.

مغز آن اطلاعات را تجزیه و تحلیل می کند و اجسام را با صفاتی چون رنگ,ابعاد و فاصله شناسایی می نماید.

آری در واقع نه تنها کار اصلی دیدن را  مغز انجام می دهد بلکه شنیدن، لمس کردن و یا چشیدن طعم ها هم کار مغز است و چشم،گوش،زبان و رشته های عصبی زیر پوستی فقط ابزاری برای درک محسوسات خارجی هستند.

اما نکته این جاست که اولا اطلاعات چیست؟ ثانیا اطلاعات چگونه در مغز که یک توده ی یک کیلو و دویست گرمی از مواد چرب و سلول های خاکستری است فهم یا ادراک می شود؟

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید محمد دانش

زنگ تفریح! (معجزه علمی قرآن: خلقت جهان در 6 روز)

پاسخ روشن ملکوتیسم به این سؤال:

منظور از اینکه خداوند جهان را در شش روز آفریده چیست و اینکه مقدار هر روز چقدر است؟

در آیات متعدد قرآن کریم آمده است که خداوند زمین و آسمان ها را در شش روز آفریده است و در آیه ای جداگانه نیز آمده است که خلقت زمین به تنهایی دو روز طول کشیده است؛ عده ای سؤال می کنند که وقتی جهان آفریده نشده «روز» معنا ندارد چرا که «روز» از گردش سیارات به دور ستارگان پدید می آید...عالمان دینی و مفسران نیز در جواب گفته اند: کلمه ی «یوم» که به اشتباه روز معنا شده در ابتدا به معنای دوره ی زمانی است و سپس بر روز اطلاق می شود پس منظور این است که خداوند زمین و آسمان ها را در شش دوره آفریده است و نه در شش روز(!!)

ولی سؤالی که همچنان باقی است این است که این دوره های معین چه مقدار است و چرا خداوند به بیان تعداد این دوره ها برای انسان پرداخته است؟؟!!

جواب:
همانطور که می دانید خداوند در قرآن فرموده است که جهان(یعنی زمین و آسمانها) در 6 دوره آفریده شده و کره ی زمین به تنهایی در 2 دوره ایجاد شده است یعنی نسبت بین آفرینش زمین و جهان 2 به 6 می باشد...

حال این نسبت را با علم روز بررسی می کنیم!!

ادامه مطلب...
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید محمد دانش